موسسه فرهنگی طلوع

متوسطه دوره دوم

گزارش مراسم شهادت سردار دل ها سپهبد حاج قاسم سلیمانی

گزارش مراسم شهادت سردار دل ها سپهبد حاج قاسم سلیمانی

علی جان
سال ها می گذرد...
از ماجرای کوچه های مدینه...
از آن لحظه ای که، فاطمه ات، تمامِ زندگی ات به حمایتِ مظلومیتِ تو پشت درب خانه رفت و....
از همان دست های بسته و بغض در گلو نشسته...
از آن تشییع غریبانه، در دل شب...
از بیست و پنج سال سکوتِ مظلومانه ات...

و ما از فرمانروایی، چون تو آموختیم که بر مصائبِ زمانمان چگونه صبوری کنیم زیرا که فرمودی:

" من احبنا اهل البیت فلیستعد عدة البلاء"

آری! ما آموختیم که اگر عاشق علی باشیم باید که اسبابِ تحمل بلا را فراهم کنیم که عاشقی شیوه ی رندان بلاکش است...
راه علی راه سوختن و هزینه دادن است!

اما مولای بی همتای من!
بگذار کمی درد و دل کنیم و شرح پریشانی با تو بگوییم...
که اگر با تو نگوییم با که درد و دل کنیم؟ با چاه؟!

علی جان این صدای دوستدارانِ راستینِ توست، می سپاریم به کبوترِ جان تا برساند به آن ایوان طلایی:

"اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُوا إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّة عَدَدِنا"

پیغام پر کشیدن شیعه ی مخلصی از شیعیان علی، دل های مُحبین را سوزانده است...
همو که در وقار و عظمت،
در دلاوری و رشادت،
در معرفت و سلوک،
در عطوفت و مهربانی،
در تواضع و فروتنی،
تقرُّب جسته بود به آنانی که
خزائن علم و معرفتِ هستی اند...
شبیه شده بود به مولایش ...
تقَرُّبی از جنسِ عشق و ایمان...
و حالا سفرش به سوی آن معشوقِ ازلی و ابدی نیز شبیه محبوبش شد...
وَه که چه لذتی دارد شبیه یار شدن...

حاج قاسم سلیمانی!

دل های ما را زائر علقمه کردید...
مبارکتان باشد این میهمانی...
گوارای وجودتان باد این شهادت!

"طلوعیان" نیز برای عرض تسلیت به محضر حضرت حجت ابن الحسن علیه السلام به مناسبت شهادت سرباز با اقتدار و سلحشورشان، مراسم بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی را بر پا داشتند.
اگرچه طلوعِ جمعه بود که آن غروبِ غم انگیزِ خورشیدِ وجودش را نظاره کردیم اما صبح شنبه چهاردهم دیماه،زنگ صبحگاه درحالی نواخته شد که دیوارها در غم از دست دادنش سیاه پوش شده بود...
تصویر چهره ی حاج قاسم، بر پانل های مدرسه نور و درخشش عجیبی داشت...انگار که زنده تر از همیشه چشمِ امید دوخته به جوانان این سرزمین...
رفتن او دل کوچک و بزرگ را آزرده و انزجار از آن شیطانِ روزگار را بیشتر...
دل ها غرق در اندوه و چشم ها اشک آلود...
صدای قرآن میآید...
آری صدای الرحمن است...
آخَر ما سردارمان را به خدای رحمان و رحیم سپرده ایم...
دانش آموزانمان همراه معلمان قرآن در دست هر یک حزبی هدیه می کنند به آن بزرگمرد...
پیام رهبری به گوش میرسد:

" سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبه شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند..."
اشک در چشمان همه بی تاب شده است...
 
"طلوعیان",امروز قرآن در دست گرفتند تا اعلام کنند تحت لوای این قرآن، در عرصه ی علم و عمل می کوشند تا راه حاج قاسم سلیمانی ها را زنده تر از پیش نگاه دارند...
امروز شیاطین جهان، جسمِ او را از ما گرفتند،
اما با اندیشه ی همیشه زنده ی او چه خواهند کرد؟

  • تعداد بازدید : ۸۳۵
فرم ثبت نظر