روز پنجشنبه 28 آذرماه در جلسه دانشافزایی والدین، در خدمت تعداد زیادی از پدران محترم و مادران عزیز و همچنین سخنران جلسه، استاد ارجمند، سرکار خانم دکتر برخورداری، از اعضای محترم هیات علمی دانشگاه تهران بودیم. با توجه به موضوع چالشبرانگیز "نقش رسانه در دنیای نوجوانان، تعاملها و راهکارها"، بهمرور مطالبی که در جلسه بابتشان مستفیض شدیم، میپردازیم:
حذف و نادیده گرفتن سیطره رسانهها در جهان امروز ناممکن است. رسانهها به مدد تکنولوژی تغییرات کلان در سبک زندگی، سبک اندیشه و نگرش آدمیان را سبب شدهاند.
ایجاد فضاهای جدید با تعاملات جدید در بسیاری از حوزهها تعریف جدید از امور را به میان آورده است. فضاها و تعاملات یادشده فرصتها و تهدیدهایی را به همراه دارند. پرسش اینجاست که در مواجهه با تهدیدات رسانهای در فضای جدید مجازی چه باید کرد؟ بسیاری از والدین و مربیان برای دور کردن نوجوانان از آسیبهای حضور در فضاهای مجازی و معرض رسانهها، امرونهی کردن را پیش میگیرند. این اوامر و نواهی تا چه حدی تأثیرگذار و کارآمد است؟ بررسی در این موضوع خاص (میزان کارآمدی فرمانهای اولیا و مربیان در دور کردن نوجوانان از آسیبهای فضای مجازی) ما را به بحث کلانتری رهنمون میکند: عوامل بیاثری و بیثمری پندها و فرامین اولیا و مربیان و نتایج آن.
سادهانگاری و راحتطلبی مربی (اعم از ولی یا معلم) موجب میشود تا برای تربیت، امرونهی و فرمان را پیشه خود سازد؛ اما پرسش از کارآمدی و نتایج این فرامین زنگ خطری را به صدا درمیآورد.
وجود مانعی در شنونده، وضعیت عمومی اخلاق در محیط، ویژگیهایی در گوینده، شیوههای گفتن و همچنین محتوای فرمان در بیتأثیر کردن فرمان مؤثرند. از سوی دیگر تکرار فرمانهای لغو و پندهای بیهوده تبعات ناگوار بسیاری در پی دارد. نوجوانی که مورد خطاب فرمان لغو قرار میگیرد، باوجود تمایل به انجام آن فرمان به علت لغو بودن آن، موفق به انجام نخواهد شد. این عدم توفیق، احساس گناهکاری و ناتوانی را در وی برمیانگیزد. تکرار این احساس منجر به پنهانکاری و در گام بعد ستیز و گریز میشود. فرمانهای بیهوده و تکرار آنها ارتباط تربیتی مربی و متربی را قطع و متربی را نسبت به مربی ناشنوا میکند.
اما چاره چیست؟ درواقع نه در وسع انگاری هر فرمانی و نه بیهوده انگاشتن هر فرمان، هیچکدام راهحل نیستند. دردادن فرامین، تدبیر امور و توجه به طاقت متربی، بسیار اهمیت دارد. سنجش میزان تحقق پذیرش فرمان با توجه به عوامل و موانع، سیاست تدریجی و گامبهگام، تمایز شیوه "ابزارها" با "اقدام ها"، محدودسازی متناسب با طاقت (کمی و کیفی)، تغییر در شرایط بهجای فرمان و توسعه شخصیتی و توان فرد از راهکارهایی است که میتواند توصیهها و پندها را کارآمدی بخشد.
برای مشاهده پاورپوینت ارائه، اینجا کلیک کنید.