بی تردید برای دریافت حقایق معارف الهی که از سوی پروردگار عالم در قرآن کریم نازل شده است؛ تنها می توان به کسی مراجعه نمود که حقیقت کلام الهی را درک کرده و قرآن را زیسته است. از این روست که منطق او سراسر نور است و عمل او سراسر خیر؛ اورا «قرآن ناطق» مینامند و کلام او را عِدل قرآن میدانند. به یاری حق فرصتی را فراهم آآوردیم تا انوار کلام امیر مومنان، مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام روشنی بخش روح و اندیشه دخترانمان باشد.
کلاس «من از نگاه دیگر» با هدف شناخت انسان و زندگی دنیوی و اخروی او در کلام مولا، از سالهای گذشته در مدرسه دایر شده و شرکت در آن اختیاری بوده است. مدرس محترم سرکار خانم خوئی، با زبانی شیوا و رسا کلمات امیرمومنان علیه السلام را تبیین و تشریح میفرمایند و در طی بحث از مشارکت دانشآموزان بهره می گیرند. خوشبختانه در سال جاری این کلاس با استقبال بیشتری از سوی دانشآموزان روبه رو بوده و مشارکت منظم و متعهدانه دخترانمان به مباحث رونق بخشیده است.
خلاصه ای از مباحث نیمسال اول
خوشبختی و آرامش گمشدهای است که همه آن را جستجو میکنند. در اولین جلسه از دانشآموزان خواسته شد که به این پرسش پاسخ دهند که آیا هر انسانی با همه مقتضیات و محدودیتهایی که دارد و با وجود اینکه همواره اموری بر وفق مراد او نیست، میتواند طعم آرامش، شادی و خوشبختی را بچشد؟برای مثال بسیاری از مسائل تاثیرگذاری چون ویژگیهای ظاهری، خانواده، فرهنگ و کشوریکه در آن متولد میشود، در اختیار خودش نیست یا اینکه آرامش، شادی و خوشبختی تنها از آنِ عدهای خاص است و برای سایرین ناممکن؟
هدف از طرح این مسئله، پرداختن به نوع نگرش امیرالمومنین علیه السلام به زندگی دنیاست که برای تمام افراد جامعه انسانی، با هر شرایط و موقعیتی میتواند آرامش، پویایی و رضایت ایجاد کند.
چگونه است که مومن را : «کالجبل الراسخ، لاتحرکّه العواصف» توصیف میفرمایند و یا قرآن درباره چه کسانی میفرماید: «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون»
در ادامه بحث از دانش آموزان خواسته شد در ابتدا هر کس تعریف خود را از دنیا بازبینی کند و با کلام مولا مقایسه نماید. زندگی در دنیا مانند بازی فوتبال قوانین و قواعد خاصی دارد و تنها کسانی میتوانند در آن موفق و پیروز باشند که قوانین را به خوبی شناخته باشند و طبق آن عمل کنند.
امیرمومنان علیه السلام می فرمایند: قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ
اگر دنیا را خوب ببینید و بشناسید این چنین نیست که دنیا ما را بفریبد، بلکه دنیا خودش را آنچنان که هست نمایانده؛ این انسانها هستند که مختارند چه چیزهایی را ببینند و چه چیزهایی را نادیده بگیرند و اغلب به دیده عبرت نمی نگرند.
در ادامه از این مثال بهره گرفته شد، هر دختر 9 سالهای نزد خداوند صاحب یک حساب بانکی میشود که از آن به بعد اثر کارهای خوب و بد او به هیچ وجه محو نمیشود و ثبت و ضبط میگردد. کارهای خوب او سرمایهاش را افزون میکند و کارهای بد از آن می کاهد. در قالب این مثال، لذتهای کوچک و مقطعی را دوباره مورد دقت قرار دادیم. گاهی گمان میکنیم که سود کردهایم اما با نگاهی عمیقتر زیان کرده وسرمایه مان را از دست داده ایم. مانند دروغی که گمان می کنیم در مقطعی کوتاه مشکلمان را مرتفع کرده است یا غیبتی که برای لحظاتی خنده را بر لب چند نفر مینشاند و...
و برای ماندن در راه حق باید استوار بود و از تعداد کم رهروان نباید سست شد و ترسید.
أَيُّهَا النَّاسُ، لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ، فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِيرٌ وَ جُوعُهَا طَوِيلٌ.
سپس نمونههایی از خوشیهای رایج روی تخته نوشته شد؛ مانند سفری خاص، درخشیدن در یک مهمانی و... خوشیهایی از جنس دیگر هم در آن سوی تخته نوشته شد؛ مانند رد کردن فرد نابینا از خیابان، دیدن لبخند رضایت والدین بعد از یک کار خوب... . درباره تفاوت این خوشیها در کلاس بحث شد و توضیح داده شد که دسته دوم در حساب آخرتی ما باقی میمانند و دسته اول تا جایی مجاز و مورد قبول هستند که به سود و آرامش ابدی ما آسیبی نرسانند.
در این جا از این کلام مولای متقیان بهره گرفته شد که:
وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ، فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ، وَ لَمْ [يُشَارِكْهُمْ أَهْلُ] يُشَارِكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي آخِرَتِهِمْ؛ سَكَنُوا الدُّنْيَا بِأَفْضَلِ مَا سُكِنَتْ وَ أَكَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُكِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْيَا بِمَا حَظِيَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَكَبِّرُونَ؛ ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ، أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ وَ تَيَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِيرَانُ اللَّهِ غَداً فِي آخِرَتِهِمْ، لَا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ وَ لَا (يَنْقُفُ) یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنْ لَذَّةٍ.
و بدانيد، اى بندگان خدا، كه پرهيزگاران، هم در اين دنياى زودگذر سود برند و هم در جهان آينده آخرت. آنها با مردم دنيا در كارهاى دنيوى شريك شدند و مردم دنيا با ايشان در كارهاى اخروى شريك نشدند. در دنيا زيستند، نيكوترين زيستنها و از نعمت دنيا خوردند، بهترين خوردنيها و از دنيا بهره مند شدند آن سان، كه اهل ناز و نعمت بهره مند شدند و از آن كامياب گرديدند، چونان كه جباران خودكامه كام گرفتند.
سپس، رخت به جهان ديگر كشيدند با ره توشهاى كه آنان را به مقصد رسانيد و با سودايى كه سود فراوانشان داد. لذت زهد را در دنيا چشيدند و يقين كردند كه در آخرت در جوار خداوندند. اگر دست به دعا بردارند، دستشان را واپس نگرداند و بهره شان از خوشى و آسايش نقصان نگيرد.
دنیا محل تجارت است، محل پر کردن حساب آخرتی که الی الابد برای انسان باقی ست. چه بسا درست نشناختن دنیا و هدف قرار دادن خوشیهای ظاهری و مقطعی آن، عامل بسیاری از ناخوشی ها و ناآرامی هاست.
شَتَّانَ بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٌ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٌ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ
چه دور است بين دو عمل و كردار ؛ یکى كارى كه (براى دنيا است) لذّتش برود و زیانش بر شخص باقى بماند، ديگر كارى كه (براى آخرت است) رنجش برود و پاداش و مزدش باقى بماند.
با توجه به این فرمایش مولا علیه السلام به مفهوم فانی و باقی پرداخته شد و سنجش در مقام انتخاب بین چیزی که لذت کوتاه و تبعات تمام نشدنی دارد و آنچه سختی اش مقطعی است، اما لذتی ماندنی دارد.
ومن الله التوفیق
و السلام علی من اتبع الهدی