موسسه فرهنگی طلوع

چگونه یک محتوای آموزشی خوب بنویسیم؟

چگونه یک محتوای آموزشی خوب بنویسیم؟

هر محتوای آموزشی که برای یادگیری ارائه می شود، باید جالب توجه و رضایت بخش باشد. برای روایی داشتن، محتوای آموزشی باید متناسب، درست و تازه باشد، اما فقط موقعی محتوای آموزشی بامعنا خواهد بود که به نیازهای فراگیران توجه شود.

محتوای آموزشی یک دورۀ یادگیری چهار ویژگی مهم دارد که هریک از آنها پیش شرطی است برای دیگری. این چهار ویژگی از نظر گرفیت و ویلیامز عبارت اند از: «روایی داشتن، بامعنا بودن، جالب توجه بودن، و قابلیت یادگیری»

محتوای آموزشی چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

هر محتوای آموزشی که برای یادگیری ارائه می شود، باید جالب توجه و رضایت بخش باشد. برای روایی داشتن، محتوای آموزشی باید متناسب، درست و تازه باشد، اما فقط موقعی محتوای آموزشی بامعنا خواهد بود که به نیازهای فراگیران توجه شود. در نهایت اینکه باید برای افراد قابل یادگیری باشد. چنانچه افراد هنگام آموختن نقش فعالی داشته باشند، یادگیری شکل مؤثری پیدا می کند؛ بدین منظور در تدریس مطالب و ارائه محتوای آموزشی باید از روشهای غیرفعال مثل سخنرانی طولانی یا حفظ کردن خودداری کرد؛ چرا که آموختن باید همراه با درک مطلب باشد.

از دیگر ویژگیهای محتوای آموزشی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

۱) خاص، واضح و قابل درک و ساده و روشن باشند. ۲) سنجیدنی باشند. ۳) دست یافتنی باشند به این معنی که، به صورتی نوشته شوند که پایین ترین سطح مطلوب را مشخص کنند. مشخص کننده حقایق نحوه کار باشند. سطح مطلوب را نشان دهند و در نهایت نیازهای فراگیران را برطرف سازند؛ یعنی، به روشنی محل، منابع یا موقعیت موردنیاز را برای دستیابی به استانداردها توصیف نمایند. ۴) براساس پدیده های علمی باشند. براساس یافته های تحقیق و منعکس کننده قوانین کار تدوین گردد. ۵) رفتاری باشند. نوشتن معیارها به صورت رفتاری به ما کمک می کنند تا اقدامات و نتایج مطلوب را بتوانیم اندازه گیری نماییم. از مسائل عمده این است که ما می توانیم فقط پارامترهای کمّی را اندازه گیری کنیم. در صورتی که کیفیت بیشتر تحت نفوذ عواملی قرار دارد که اندازه گرفتنی نیستند یا اندازه گیری آنها مشکل است (مثل فلسفه، فرهنگ، نگرش و احساسات ذهنی)

اختلاف نظر در تعیین ملاکها و اعتبار آنها برای سازمان دادن مباحث محتوایی موجب بحث هایی شده که کار برنامه ریزی و تنظیم را با مشکلاتی مواجه ساخته است. در انتخاب و تنظیم محتوای آموزشی دو نظر و روش جداگانه وجود دارد: یکی نظر دانشمندان حرفه ای و اصحاب علم است که بر روشهای حرفه ای دانش پژوهی و تحقیق تأکید می کنند و برآن اند که در تنظیم محتوا، به سازمان منطقی موضوع آموزشی توجه شود. این افراد که از اهمیت سازمان منطقی موضوع آموزشی دفاع می کنند و آن را ملاک و مرجع اصلی برای تنظیم محتوا می دانند، این واقعیت را نادیده می گیرند که باید فراخور رشد ذهنی و شناختی فراگیر باشد.

دیگری، نظر مدرسان تربیتی است که روی روش های آموزش و یادگیری تأکید می کنند و بر این موضوع توجه دارند که در تنظیم محتوای آموزشی، به ساختار سازمان روان شناختی و تجارب یادگیری باید توجه شود. این افراد به طور معمول به توالی روان شناختی تجارب یادگیری اهمیت می دهند و این واقعیت را نادیده می گیرند که از هر نوع که باشد دارای ساخت معین و منطقی است و نباید به این منطق در سازمان دهی برای یادگیری، بی اعتنا بود. در هر حال در تنظیم محتوای آموزشی هر دو جنبه، یعنی منطق موضوع آموزش و توالی روان شناختی تجارب یادگیری را باید در نظر داشت. برای تدوین محتوای آموزشی باید به اصول تهیه محتوا، مفهوم سازی در محتوا، سازماندهی محتوا، نوشتن و ارزشیابی محتوا توجه نمود.

محاسن تعیین ملاک محتوای آموزشی شامل موارد زیر است:

(1 ایجاد وحدت رویه در فعالیتهای آموزشی سازمان، ۲) فراهم کردن چهارچوبی برای طراحی محتوای آموزشی و ارائه معیارهایی برای پاسخگویی، ۳) کمک به هدف گذاری محتوای آموزشی و همچنین، تسهیل در امر فرایند برنامه ریزی درسی (انتخاب محتوا، روش، ارزشیابی)، ۴) کمک به تدوین سند محتوای آموزشی در سازمانهای مشابه، ۵) توسعه و بهبود کیفیت فعالیتهای آموزشی، ۶) فراهم کردن امکان اعتباربخشی از قسمتهای گوناگون محتوای آموزشی (در اعتباربخشی به این امر تأکید می شود که آیا برنامه، استانداردهایی را که از پیش تعیین شده بودند، احراز کرده است یا خیر؟) و ۷) فراهم کردن معیاری برای ارزشیابی از عملکردهای آموزشی و پژوهشی (از استانداردها می توان برای تعیین پیشرفت و تغییرات و تصویری از کل نظام آموزشی و اهداف آتی برای ایجاد تغییرات مطلوب استفاده کرد.)

اصول تهیه محتوای آموزشی

در هر محتوای آموزشی اهداف و اصول خاصی نهفته است، بنابراین اصول مذکور باید در متن انعکاس یابد. این ویژگیها می تواند صراحت، عدم تناقض و منظم بودن باشد. این اصول عبارت اند از:

اهمیت و اعتبار: محتوای آموزشی علاوه بر آنکه باعث رشد مهارت ها، توانمندی ها و نگرش های فراگیران می شود، باید مفاهیم و اصول اساسی را نیز دربر گیرد.

علاقه مندی فراگیران: از آنجا که یکی از منابع تدوین هدف های آموزشی، خود فراگیران هستند، لذا علایق فراگیران بسیار تعیین کننده است. اگر محتوای آموزشی با گروه سنی و قوه ادراک افراد مطابقت داشته باشد، علایق آنان را برمی انگیزد.

سودمندی: محتوای مفید دانش و اطلاعات لازم را در خصوص مهارتهای موردنظر، به فراگیران ارائه می دهد.

توان یادگیری: محتوای آموزشی نباید خارج از توان و قابلیت فراگیران تعیین شود، بلکه باید با رشد همه جانبه فراگیران همخوانی داشته باشد.

انعطاف پذیری: محتوای آموزشی باید به گونه ای تعیین و سازماندهی شود که فراگیران با توجه به میزان و توانایی یادگیری، قدرت انتخاب داشته باشند.

فزایندگی: در فزایندگی، افزایش وسعت عمل یک تجربه نسبت به قبل مطرح است؛ تا درک وسیع تر و عمیق تری به فراگیران در خصوص فعالیت داده شود و یادگیری آنان در سطح بالاتری از سطح قبلی مطرح گردد.

وحدت و یکپارچگی: محتوای آموزشی باید به گونه ای باشد که برداشتهای فراگیران در بخشهای مختلف برای تأیید یکدیگر باشد.

توالی مطالب: مطالب باید در یک خط سیر مشخص و به صورت منطقی و با توجه به ساختار ویژه آن رشته و یادگیریهای قبلی فراگیران تهیه و تنظیم شود.

تازگی موضوع: محتوای آموزشی باید متناسب با شرایط و نیازهای روز باشد و مأخذ آن جدید و اعتبار علمی کافی داشته باشد.

پروراندن مفاهیم اساسی و روش ها: محتوای آموزشی باید براساس تحلیل مفاهیم اساسی و شناخت روشهای درست، بر پروراندن و رشد اندیشه تأکید داشته باشد نه انتقال انبوهی از اطلاعات علمی.

ارتباط با مسائل روز: محتوای آموزشی باید فراگیران را برای زندگی اجتماعی و شغلی آینده و برخورد با مسائل آن آماده سازد.

پایه ای برای آموزش مداوم: محتوای آموزشی باید به گونه ای ارائه شود که یادگیری بعدی را ضروری سازد و بیانگر آموزش مداوم در چهارچوب آموزش رسمی و غیررسمی باشد.

فرصت مناسب برای فعالیتهای یادگیری چندجانبه: محتوای آموزش باید بر انواع فعالیتهای یادگیری تأکید داشته باشد و فراگیر را به فعالیتهای مختلف آموزشی ترغیب کند.

مفاهیم، اصول و قوانین هر علم: محتوای آموزشی باید به مفاهیم موجود آن علم توجه نماید. مجموعه اطلاعات، میراث علمی و دانش اندوخته شده، و سازمان یافته هر علم، چهارچوبی است که براساس آن محتوای برنامه آموزشی سازمان می یابد.

انطباق با زمان آموزش: تهیه و تنظیم محتوی آموزشیا باید بر مبنای پیش بینی مدت زمانی باشد که برای آموزش لازم است؛ به این معنی که فرصت و زمان لازم برای پرورش آن مهارت به فراگیران داده شود. چنانچه محتوای تنظیم شده براساس زمان تخصیص یافته تهیه و تنظیم نشود، هرگز نمی توان در فرایند آموزش، فعالیت مطلوب آموزشی و تحقق هدفها را انتظار داشت.
مفهوم سازی محتوا

هر محتوای آموزشی حاوی پیام خاصی برای فراگیران است و از طریق یافته ها و پیام ها به فراگیران منتقل می شود. در تدوین محتوای آموزشی، مفهوم سازی نقش ویژه ای را ایفا می نماید. فرایند مفهوم سازی با ارائه تعاریف صورت می پذیرد. به بیان دیگر در هر محتوایی، ارائه تعاریف برای مفاهیم تازه یا مهم، امری ضروری است.

تعاریف مفهومی: تعاریف مفهومی، عبارات یا کلامی هستند که واژه یا اصطلاحی گنگ یا وسیع را تشریح می نمایند. تعاریف مفهومی باید دو صفت داشته باشند:

الف) مفهوم باید با کلمات دیگری غیر از خود آن مفهوم، تعریف شود.

ب) تعریف مثبت بر تعریف منفی برتری دارد.

تعاریف عملیاتی: در هر محتوای آموزشی، باید مفاهیم با شاخص ها یا معرف هایی مشخص شوند. با ارائه تعاریف عملیاتی یعنی دادن شاخص های دقیق، قابل مشاهده و سنجش پذیر برای مفاهیم مهم، در هر متنی فراورده های تازه مفهومی و پیامهای جدیدی به دست خواهد آمد. بنابراین با تعریف دقیق هر مفهوم، شاخص های شناخت یا اندازه گیری آن نیز مشخص می شود. بنابراین هر محتوا باید به دقت تعریف شود، مفید و مؤثر باشد، ابعاد علمی و منطقی داشته باشد و در تمامی فرایند همان تعریف حفظ گردد.

تعاریف تحلیلی: واژگان و مفاهیم آموزشی در بین همه فراگیران دارای یک معنی نیستند؛ واژگان در بین گروه ها و فرهنگ های گوناگون معانی مختلفی را به ذهن متبادر می کنند. بنابراین این اصل که معانی و کلمات برای کلیه مخاطبان یکسان باشد از نکات مهم در تدوین محتوای آموزشی است؛ یعنی همه باید در برابر انگیزه یا انگیزه هایی واحد قرار گیرند و مفاهیم آموزشی از همگنی لازم برخوردار باشد و کلمات در برابر فراگیران از هر قشر و طبقه، یک معنی را به ذهن متبادر سازد. تعاریف تحلیلی، بر نسبیت معانی و معنی شناسی تکیه دارند. بنابراین در تدوین محتوای آموزشی باید به طور دقیق بر تعاریف تحلیلی، یعنی اینکه مفاهیم و معانی که از کلمات، در جریان آموزش به ذهن مخاطبان رسوخ می کند چه هستند، آگاهی کامل داشت.

سازماندهی محتوا

یکی از فعالیتهایی که باید هنگام تهیه محتوا انجام شود، سازماندهی محتوای آموزش است. در سازمان دادن محتوا پرسش های زیادی طرح می شود، از جمله اینکه: برای برنامه ریزی توالی و شیوه های یادگیری آن، چه باید کرد؟ چگونه می توان فعالیتها و تجارب آموزشی و یادگیری را برای رسیدن به هدفهای متعدد طراحی نمود که مقرون به صرفه باشد؟ چگونه می توان روش یادگیری را سازمان داد که در یک زمان دستیابی به هدفهای آموزشی و رفتاری متعددی میسر باشد؟ آیا می توان محتوا را چنان سازماندهی کرد که با انواع گوناگون روشهای یادگیری و سیستمهای ذهنی و الگوهای انگیزشی متفاوت، مطابقت داشته باشد و آموخته شود؟

چهارچوب تدوین محتوای آموزشی، مفهوم اساسی پیام ها، متن، هدف و نتایج را دربر می گیرد. در واقع این چهارچوب دارای سه کارکرد تجویزی، تحلیلی و روش شناختی است. تجویزی بودن بدین معناست که تدوین متن آموزشی و مفهوم سازی باید برای هر قشر و هر وضعیت معین باشد. تحلیلی بودن محتوا یعنی بتوان نتایج محتوای آموزشی را بررسی کرد و روش شناختی بودن آن بدین معناست که رشد و پیشرفت نظام مند روشهای تدوین محتوا امکان پذیر باشد.

محتوا باید تمام هدفهای آموزشی را دربرگرفته و دارای جامعیت باشد. به عبارتی دیگر محتوای آموزش باید تمام مفاهیم و اصولی را که در هدف آموزش مطرح است، در خود بگنجاند و از یک سازماندهی منطقی برخوردار باشد. اسکینر معتقد است که وقتی مواد و محتوای آموزشی خوب سازماندهی شوند، انتقال و یادگیری آسان تر می شود؛ زیرا سازماندهی قدرت درک مفاهیم را افزایش می دهد. سازماندهی لازم است به شکلی تنظیم شود تا فرایند یادگیری را تسهیل نماید. محتوا را می توان با یکی از روشهای زیر سازماندهی کرد:

الف) ساده به مشکل: از این طریق فراگیران بخشهای اولیه و ساده تر یک مسئله را به راحتی طی می کنند و به بخشهای بعدی که مشکل تر است، می رسند.

ب) از کل به جزء: این امر سبب می شود تا فراگیران در حین آموزش با مفاهیم به صورت کلی آشنا شوند و به مرور، جزئیات بیشتری از موضوع موردنظر را به سهولت در اختیار داشته باشند.

ج) از معلوم به مجهول: در این شیوه محتوا با معلومات و تجارب قبلی فراگیران شروع می شود و به سمت دانش و مهارتهای جدید سوق داده می شود. این شیوه سازماندهی محتوا را «سازماندهی زنجیره ای» یا «همبستگی تسلسلی» نیز می گویند؛ زیرا یک سلسله مباحث با یک نظر خاص تسلسل زمانی و علت و معلولی به یکدیگر وصل می شوند. ارتباط میان تسلسل مباحث موضوعی باید آن چنان واضح باشد که پیگیری و فهم مطالب آموزشی را آسان تر کند.

د) ترتیب فعالیتهای شغلی: در این روش برنامه ریزان سعی می کنند، مشخص کنند که فراگیران هنگام مواجه شدن با کار و شغل خود کدام یک از وظایف را ابتدا و کدام یک را آخر انجام می دهند؛ آنگاه هدفها و محتوای آموزش را، براساس همین اولویت بندی تدوین می کنند.

هـ) ایجاد رابطه میان محتوای آموزشی و هدف: در این نوع سازماندهی، هدف اصلی ارائه می شود، که مشخص می کند چه محتوایی باید در مباحث اصلی آموزشی گنجانده شود. در واقع با به کارگیری هدف مشخص می شود که چگونه معیار انتخاب شده، موجب اضافه یا حذف شدن بعضی مطالب می شود. مشخص و مهم جلوه دادن مفهوم اصلی و دوری جستن از مطالب و مفاهیمی که با مطلب و محتوای اصلی، سنخیتی ندارد، اساس کار در این روش محسوب می شود.

و) همبستگی کلمات یا عبارات: باید کلمات یا عباراتی را به طور آشکار در ساخت و سازماندهی محتوا به کار گرفت تا به فراگیران امکان دهد که کاملاً از آن آگاه شوند. آنگاه با تکرار بعضی عبارتهای مهم و در موردی خاص، آموزش ببینند.

ز) سازماندهی براساس مقایسه: اگر لازم باشد موضوعات با هم مقایسه شوند، ابتدا باید معیارهایی که واضح و روشن هستند، برای مقایسه مشخص گردند و سپس یکایک محتوا و موضوعات موردنظر براساس آن معیار، تحلیل و با هم مقایسه شوند.
نوشتن و ارزشیابی محتوا

برای نوشتن محتوای آموزش مراحل به قرار زیر است:

موضوع های آموزشی تعیین و منظم و تمرینات و فعالیت ها مشخص می گردند. شرح تفصیلی هر کدام نوشته می شود. سعی می گردد مطالب به صورت قابل درک و روشن نوشته شود. سپس ملاحظه می شود که آیا محتوای دوره آموزشی برای تحقق اهداف است؟ آیا محتوای دوره متناسب با نیازهای آموزشی و خصوصیات فراگیران است؟ آیا بین محتوای آموزش و محتوای شغل هماهنگی وجود دارد؟

وقتی محتوای آموزشی، تدوین شد باید ارزشیابی شود. زمانی که جنبه های مختلف فرایند تدریس و یادگیری ارزشیابی می گردد تدوین معیارهایی که مبنای قضاوت باشند، موضوعی مهم است. به علاوه ارزشیابی باید مبتنی بر اصول از پیش تعیین شده باشد؛ زیرا ارزشیابی های ذهنی و برنامه ریزی نشده بدون شک نامعتبر و غیررسمی هستند و ارزشیابی هایی که چنین خصوصیاتی دارند، مبنای مناسبی برای تصمیمات آموزشی نیستند. بنابراین ملاکهای ارزشیابی محتوا عبارت اند از: ۱) مناسبت عمومی؛ ۲) استانداردها؛ ۳) عملی بودن؛ ۴) کیفیت؛ ۵) امکانات داخلی برای تشخیص اشتباهات؛ ۶) سودمندی؛ ۷) کفایت؛ ۸) ارتباط؛ ۹) پاسخ به نیازهای فراگیران؛ ۱۰) ثبات محتوا و روش؛ ۱۱) ثبات درونی؛ ۱۲) وضوح و روشنی؛ ۱۳) مناسب بودن براساس اهداف برنامه؛ ۱۴) تازگی و به روز بودن؛ ۱۵) توازن و ۱۶) اجتناب از بروز اختلال در امر تدریس از طریق پیش بینی مشکلاتی که فراگیران با آن مواجه می شوند.

  • تعداد بازدید : ۱۳۶۱
  • گروه اطلاع رسانی : همکاران خانواده طلوع
فرم ثبت نظر